Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-05-06@22:48:24 GMT

ناگفته‌هایی از خواننده «بوی عیدی» +تصاویر

تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۹۹۳۶۰

ناگفته‌هایی از خواننده «بوی عیدی» +تصاویر

صراط:

فرهاد مظفری در خبرآنلاین نوشت: صدای گرم و گیرایی داشت، آنکه سال‌ها پا به پایش زمزمه کرده‌ایم: "بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی". مرد تنهایی که چون بسیاری از سرمایه‌های نجیب این آب و خاک قدر ندید.

به گزارش ایران آرت شیفته‌ موسیقی بود و هر چند استادی نداشت تا الفبای موسیقی را از او بیاموزد، آنقدر استعداد داشت که تا آخرعمر نت خواندن نداند ولی سخت‌ترین قطعات را بنوازد و زیباترین نغمه‌ها را بخواند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فرهاد مهراد ستاره درخشانی در آسمان موسیقی ایران معاصر بود. بی‌ادعا، نجیب و متواضع. آوازخوانی که به وطنش دل باخت و با ظرافتی عاشقانه "دخت شرمگین امید"‌ نامیدش.

فرهادی که نمی‌شناختیم

همه آنچه نوشتم، وصف خواننده‌ای محبوب بود اما تمام فرهاد نبود. در کتاب "چون بوی تلخ خوش کندر" که روایتی از فراز و نشیب‌های زندگی فرهاد مهراد است، می‌توان پا را از موسیقی فراتر گذاشت و از نزدیک‌تر زندگی‌اش را تماشا کرد.

آن‌که دنبالش می‌گردیم اینجا است، فرهادی که دوست حسین الهی‌قمشه‌ای است،‌ عاشق کتاب خواندن است، نماز می‌خواند، عربی می‌داند و آن‌قدر با قرآن مانوس است که بر ترجمه بهاءالدین خرمشاهی حاشیه می‌نویسد و از ترجمه‌اش ایراد می‌گیرد.

دوستی فرهاد با الهی‌قمشه‌ای به روزهای پیش از انقلاب برمی‌گردد. آن روزهایی که الهی‌قمشه‌ای جلساتی هفتگی داشت و فرهاد هم که مشتاق گفتن و شنیدن از دنیای زیبای سخنوران بزرگ ایران زمین بود، پای ثابت این جلسات شد. "به گفته الهی قمشه‌ای بیشتر گفتگوهای او و فرهاد درباره نکته‌هایی شکل گرفت که دیگران ساده از کنارش می گذاشتند."

فرهاد به گواه دوستان و آشنایان بسیار کتاب می‌خواند و به "دایرةالمعارف متحرک" مشهور بود. عربی دانستنش هم چیز عجیبی نیست چرا که علاوه بر مطالعه بسیار به خاطر شغل پدر مدتی را میان اعراب زندگی کرده بود. در کتاب "چون بوی تلخ خوش کندر" هم تسلط فرهاد بر عربی و ارمنی تایید شده، هر چند خودش در گفتگویی که متنش در انتهای کتاب چاپ شده است، با تواضع می‌گوید "بنده فقط کمی زبان انگلیسی بلدم و دیگر هیچ!".

نکته‌بینی فرهاد، و ایرادهایی که به ترجمه خرمشاهی می‌گیرد

پس از خواندن کتاب هر چه جلوتر می‌روی، باورت به این‌که فرهادی انسان مومنی بود، محکم‌تر می‌شود. اهل ریا نبود اما نمازش پابرجا بود و قرآن می‌خواند و در معنایش ژرف می‌اندیشید.

شاید به همین دلیل است که ترجمه بهاءالدین خرمشاهی از قرآن را با دقت بالا و پایین می‌کند و در سطرهای آن‌ ایرادهایی می‌بیند.

فرهاد وقتی به ترجمه آیه ۹۲ از سوره نحل می‌رسد، با خواندن ترجمه راضی نمی‌شود. اینجا است که در حاشیه می‌نویسد: ""وا می‌تافت"، حال آنکه آنچه در زبان بانوان و در نوشتن نیز به کار می‌رود، شکافتن است. پس مترجم بایستی می‌نوشت: "پشم‌هایی را که می‌بافت...رشته رشته می‌شکافت"

او که به گفته دوستش خسرو لاوی، تورات و تلمود را هم خوانده بود، از خرمشاهی ایراد می‌گیرد که نشانی غلط به خواننده ندهد. در جایی که به داستان آغابوس در کتاب رسولان ارجاع داده شده است، فرهاد می‌نویسد: "آغابوس در باب ۱۱ و ۲۱ است نه در باب ۱۶"

ترجمه قرآن، ترجمه کتابی آسمانی و کلامی الهی است، پس در انتخاب واژه‌ها دقت و ظرافت بسیار لازم است. فرهاد در این زمینه هم از ترجمه خرمشاهی گلایه دارد. درباره ترجمه خرمشاهی از آیه ۳۱ سوره "یس" می‌نویسد: "این ترجمه در خور قرآن نیست"

با خواندن زندگینامه فرهاد متوجه می‌شویم که او انسان اخلاق‌مداری است. شاید به همین دلیل درست نمی‌داند که مترجم قرآن در جایی برای توضیح بحث توکل در قرآن کتاب خودش را تبلیغ می‌کند. وقتی بهاءالدین خرمشاهی به کتاب "حافظ‌نامه‌" که خودش نوشته، ارجاع داده است، فرهاد با تعجب می‌پرسد: "آیا درست است که برای فهم و درک توکل در قرآن به حافظ‌نامه مترجم ارجاع شود؟"

حاشیه‌نویسی‌های فرهاد به ترجمه بهاءالدین خرمشاهی از قرآن به مواردی که اشاره شد، محدود نیست و چندین نمونه دیگر از آن در انتهای کتاب "چون بوی تلخ خوش کندر" وجود دارد.

سرانجام فرهاد

او در بامداد ۹ شهریور ۱۳۸۱ خورشیدی در فرانسه از دنیا رفت. پیکرش ۵ روز بعد در ۱۴ شهریور بدون اطلاع رسانه‌ها در پاریس به خاک سپرده شد

منبع: صراط نیوز

کلیدواژه: فرهاد خواننده پاپ صراط

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۹۹۳۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در حفظ و صیانت از روایات

به گزارش خبرنگار مهر، سید صادق قماشی پژوهشگر و نویسنده بنیاد بین المللی امامت به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در یادداشتی اختصاصی به تبیین اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در اعتبار بخشی به روایات پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

۲۵ شوال سالروز شهادت امام صادق علیه السلام فرا رسیده است. همانگونه که می‌دانید شیعیان در اعمال و مناسک مذهبی خود مرهون آموزه‌های حضرت صادق علیه السلام هستند، چرا که بیشترین روایات در کتب حدیثی ما از حضرتشان بیان گردیده است. یکی از سخنانی که توسط دشمنان در جامعه القا می‌گردد اعتبار نداشتن احادیث و سخنان رسیده از امامان علیهم السلام است. مانند آنکه برخی از احکام همچون حکم نجاست سگ از آنجا که در روایات بیان شده و در قرآن نیامده محل تردید و انکار برخی افراد قرار گرفته است. متأسفانه مانند چنین سخنانی امروزه بر زبان افرادی بیان می‌گردد که برای عمل نمودن به فعل باطل خود و فرار از حق، پذیرش دین به صرف دلایل قرآنی را بهانه می‌کنند و احادیث و سخنان امامان را نمی‌پذیرند! به راستی سبب این عملکرد چیست؟ به نظر شما پاسخ این سخنان چیست؟ آیا شما احادیث نقل شده از امامان را می‌پذیرید و یا برای هر حکمی در دین اسلام تنها به دنبال آیه قرآن هستید؟ به نظر شما نیز احادیث قابل اعتماد نیستند؟ اگر شما نیز نسبت به پذیرش سخنان امامان علیهم السلام شک و تردیدی به دل دارید با من در این نوشتار همراه شوید.

اعتبار و اهمیت روایات ائمه علیهم السلام

با توجه به فرا رسیدن ایام شهادت امام صادق علیه السلام و همچنین با توجه به آنکه بیشترین آموزه‌های دینی نزد شیعی کلمات گوهر باری است که از حضرتشان به ما رسیده است، بهتر است دانسته شود امام ششم که مذهب شیعه را همراه با نام ایشان معرفی می‌کنند نسبت به اعتبار و حفظ روایات از تحریف و خطا چگونه عمل نموده است. باید دید آیا به راستی انتقال روایات تنها به صورت شفاهی بوده است؟

چگونگی انتقال روایات در قرون ابتدایی: با توجه به منع حدیث در قرون ابتدایی یکی از اشکالات اساسی در حوزه حدیث چگونگی انتقال روایات به راویان بعدی است. چرا که انتقال به صورت شفاهی سبب انتقال غیر صحیح و تغییر یافتن الفاظ و معانی می شده است.

نسبت به این سخن بیان خواهد شد که انتقال روایات در قرون ابتدایی به صورت شفاهی یکی از دیدگاه‌ها در این زمینه بوده و شاید بتوان گفت دیدگاه صحیح نسبت به انتقال روایات را باید انتقال به صورت مکتوب دانست.

نسبت به صحیح بودن این دیدگاه در زندگانی امام صادق علیه السلام شواهد و دلایل مختلفی وجود دارد:

ترغیب امام صادق علیه السلام به نگاشتن حدیث

در برخی روایات تصریح شده که امامان به اصحاب خود نوشتن و ثبت کردن روایات را توصیه می‌کردند. به عنوان نمونه نقل شده است که امام صادق علیه السلام ابوبصیر را به نوشتن احادیث ترغیب فرمودند. (کلینی، الکافی، ج ‏۱، ص ۵۲، ح ۹) همچنین در برخی روایات فرمان امام به راویان برای نوشتن احادیث نمایان است. (العیاشی، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۶۰، ح ۳۱؛ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵۹، ح ۱۲)

پیروی اصحاب از امام صادق علیه السلام در مکتوب نمودن روایات

گزارش‌هایی بیان شده است که اصحاب از شیوه نوشتن احادیث و انتشار آن در قالب مکتوب استفاده نموده‌اند.

برای نمونه نسبت به زراره بن اعین بیان شده است: پس از آنکه سوال خود را از امام صادق علیه السلام پرسید لوح خود را گشود تا پاسخ امام را بنویسد. (طوسی، إختیار معرفة‌الرجال، ج ‏۱، ص ۳۵۵، ح ۲۲۶) امام صادق علیه السلام پس از سوال اسماعیل بن فضل هاشمی درباره متعه، او را به عبد الملک بن جریح از فقیهان مکه ارجاع می‌‏ دهند. اسماعیل همه‌ی آنچه را ابن جریج فراگرفته بود، نگاشته و با عرضه نگاشته‌ی خود بر امام علیه السلام، تصدیق و اقرار امام علیه السلام را دریافت می‌کند. (کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۵۱، ح ۶) یکی دیگر از موارد قابل استناد اصول اربعمائه است. اصول اربعمائه به چهارصد کتاب حدیثی شیعه می‌گویند که راویان نخستین، بی‌واسطه از امامان شیعه شنیده و نگاشته اند. نقل شده است که عادت صاحبان اصول این بوده که هرگاه حدیثی از امام علیه السلام می‌شنیدند از بیم فراموشی، مشغول به ضبط و نگاشتن آن می‌نمودند. محقق حلی در المعتبر می‌نویسد: «از امام صادق علیه السلام علوم فراوانی انتشار یافت که عقل‌ها را به شگفتی و حیرت واداشت! … راویانی که از امام روایت کرده‌اند به شماری نزدیک به چهار هزار نفر می‌رسند… در پاسخ به مسائلی که از امام پرسش شده و امام پاسخ گفته است، چهار صد مصنف (مجموعه حدیثی) نگاشته شد که بعدها به اصول اربعمائه معروف گشت. (المعتبر، ج ۱، ص ۱۶، باب حجیه فتوی الائمه)

عرضه احادیث مکتوب بر امام صادق علیه السلام

حنان بن سدیر روایتی که در مکه به‌همراه پدرش به نقل از امام باقر علیه السلام از جابر بن عبداللّه انصاری شنیده است، به دستور پدر می‌نویسد؛ سپس در مدینه شرح ماجرا و مکتوب را به امام صادق علیه السلام عرضه می‌کند. امام علیه السلام می‌فرمایند: «گمان نمی‌کنم پدرم این حدیث را برای کسی بازگو کرده باشد».(طوسی، الأمالی، ص ۶۴۸، ح ۱۳۴۷)

عرضه منابع مکتوب بر ائمه (علیهم السلام)

عرضه کتب بر ائمه علیهم السلام علاوه بر آنکه به جای عرضه یک حدیث، مجموعه‌های حدیثی و راستی آزمایی آنها را می‌رساند، جایگاه کتابت و کتب در میان اصحاب را اثبات می‌کند.

به عنوان نمونه می‌توان به این موارد اشاره نمود:

الف) عرضه کتاب محمد بن قیس بجلی بر امام باقر علیه السلام (طوسی، الفهرست، ص ۳۰۷، ش ۴۷۱)

ب) عرضه کتاب عبیداللّه حلبی و کتاب تفسیر جابر جعفی بر امام صادق علیه السلام (نجاشی، فهرست‌النجاشی، ص ۲۳۱، ش ۶۱۲؛ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۱۹۲، ح ۳۳۸)

عرضه کتاب دیات عبد الله بن ابجر و الفرائض بر امام رضا علیه السلام (نجاشی، فهرست‌النجاشی، ص ۲۱۷، ش ۵۶۵؛ کلینی، الکافی، ج ‏۷، ص ۳۳۰، ح ۱؛ طوسی، تهذیب‌الأحکام، ج ‏۱۰، ۲۸۵، ح ۹)

ج) عرضه کتاب یوم و لیله از یونس بن عبدالرحمن بر امام جواد علیه السلام (طوسی، إختیار معرفة‌الرجال، ج ‏۲، ص ۷۷۹، ح ۹۱۳؛ نجاشی، فهرست‌النجاشی، ص ۴۴۷، ش ۱۲۰۸)

د) عرضه کتاب فضل بن شاذان بر امام عسکری علیه السلام (طوسی، إختیار معرفة‌الرجال، ج ۲، ص ۸۲۰، ح ۱۰۲۷)

دلایل دیگری نسبت به اثبات مکتوب نمودن روایات اهل بیت علیهم السلام توسط اصحاب آنان وجود دارد که در این نوشتار به همین مقدار بسنده خواهد شد. برای مطالعه بیشتر در این موضوع می‌توان به کتاب تاریخ مکتوب شیعه در دوران نخسین از عباس مفید رجوع کنید.

استناد به منابع مکتوب

انتشار حدیث به صورت نوشتار و کتاب به اندازه‌ای بوه است که گاهی اصحاب در مقابل امام به آن استناد می‌نمودند.

به عنوان نمونه حماد بن عیسی در ملاقات خود با امام صادق علیه السلام، در پاسخ سوال امام علیه السلام درباره درستی نمازش، به امام می‌گوید که تمام کتاب الصلاة اثر حریز بن عبداللّه، را در حافظه خود جای داده است. (کلینی، الکافی، ج ‏۳، ص ۳۱۱)

چگونگی اعتماد به احادیث:

نسبت به اعتبار بخشی احادیثی که در منابع شیعه بیان گردیده و به این موارد اشاره خواهد شد:

پالایش متنی و سندی:

در طول تاریخ توسط امامان علیهم السلام و بعد از آنان توسط عالمان و بزرگان مذهب، پالایش‌های متنی و سندی گوناگونی صورت گرفته است که سبب اطمینان ما به روایات می‌گردد. عبدالله بن مشکان از اصحاب امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمود: «خداوند مغیرة بن سعید را لعنت کند، او پیوسته بر پدرم امام باقر علیه‌السلام دروغ می‌بست، خداوند گرمای آتش را به او بچشاند، خداوند لعنت کند کسی را که درباره‌ی ما چیزی می‌گوید که ما نسبت به خود چنین اعتقادی نداشته باشیم…» (رجال الکشّیّ: ج ۲، ص ۵۹۰) اینگونه روشنگری‌ها، باعث طرد سندها و متونی بود که از این فرد انتقال پیدا می‌کرد. همچنین در دوران بعد بزرگان و عالمان شیعی به مانند امامان خویش عمل نموده و برای حفظ این میراث ارزشمند تمام تلاش خود را به خرج دادند. به عنوان نمونه می‌توان به مکتب حدیثی قم و اخراج روایان از شهر قم به دلیل بیان آموزه‌های غالیانه اشاره نمود. (طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص ۵۰۹) نظارت استاد بر نقل روایات شاگردان خود از دیگر روش‌های عالمان و بزرگان شیعه برای حفظ این آثار، اجازه‌ی نقل حدیث بوده است. بدین صورت که اساتید علم حدیث به طور کتبی یا شفاهی اذن روایت احادیث از خود را به شاگردانشان اعطا می‌نمودند و در این اجازات نام اساتید و مشایخ و تألیفات خود را می‌آوردند. به عنوان مثال احمد بن ادریس اشعری قمی فقیه نام‌دار، محدث گرانقدر و یکی از چهره‌های اثرگذار قرن سوم هجری در شهر مقدس قم است که توفیق یافت به محضر پیشوای یازدهم، حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام شرف‌یاب شود.

او روایات متعددی را از ائمه اطهار علیهم‌السلام نقل کرده است. شاگردان دانشمندی در مکتب او تربیت شده‌اند و او به آنان اجازه روایت داد. از مهم‌ترین و مشهورترین شاگردان او می‌توان به محمد بن یعقوب کلینی اشاره نمود که صاحب مطمئن‌ترین کتاب حدیثی شیعه یعنی «کافی» است. با توجه به آنچه بیان گردید هویدا شد امام صادق علیه السلام نه تنها روایات مختلف در علوم گوناگون را برای شیعیان بیان نموده‌اند، بلکه با روش‌های گوناگون نسبت به حفظ و چگونگی رساندن روایات به نسل‌های بعدی نیز، به طور کامل راه بهانه جویی را برای دیگران بستند. در نتیجه می‌توان گفت اعتبار روایات شیعه غیر قابل خدشه بوده و نمی‌توان سخن امامان را به بهانه اعتبار نداشتن کنار گذاشت و تنها به دنبال بیان تمام آموزه‌های مذهبی از قرآن رفت. با این وجود و بعد از مطالب یادشده نظر شما در مورد احادیث اهل بیت علیهم السلام چیست؟ آیا می‌توان گفت تنها باید مناسک مذهبی را از قرآن گرفت؟ باید به این نکته اشاره گردد که اعتقاد به این موضوع که برای پذیرش آموزه‌های مذهبی تنها باید به قرآن استدلال نمود قرآن بسندگی نام دارد. قرآن بسندگان کسانی هستند که در پذیرش مناسک دینی تنها قرآن را قبول و حجت دانسته و به احادیث و سیره اعتمادی نمی‌کنند. جالب است بدانید این اعتقاد ریشه در کجا دارد و اولین بار بر زبان چه کسی جاری شد.

ریشه تاریخی قرآن بسندگی

بر اساس گزارش‌های ثبت شده در منابع تاریخی و حدیثی، ریشه اصلی شکل گیری این تفکر در جریان صدر اسلام به روزهای پایانی عمر مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باز می‌گردد. همان هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در واپسین لحظات عمر شریفشان در بستر بیماری جهت نگارش آخرین وصیت خود درخواست قلم و کاغذ نمودند تا در آن جملاتی نگاشته که هر فردی به آن عمل کند بعد خودشان گمراه نگردد. اما متأسفانه عمر بن خطاب مانع شده و با گفتن سخن «هجر رسول الله» اجازه نداد. او در این زمان مهم و حیاتی اینگونه ندا داد: «عندنا کتاب الله حسبنا» نزد ما کتاب خدا است و ما را همین بس است. (بخاری، ج ۱، ص ۷۳) همانگونه که دیده شد تاریخ قرآن بسندگی و سخنانی که امروزه تنها به پذیرش قرآن و کنار گذاشتن روایات می‌انجامد، به زمان‌های اولیه اسلام یعنی خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بازگشت دارد که اولین بار بر زبان عمر جاری شد. این سخن عمر به روشنی مخالف با بیان رسول الله صلی الله علیه و آله است. چرا که بنابر آنچه در منابع شیعه و سنی بیان شده، در حدیث ثقلین قرآن و عترت در کنار یکدیگر هستند و عمل به هر دو شرط گمراه نشدن است. پس از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشانه‌های نپذیرفتن سنت در دوره خلیفه اول با از بین بردن یا سوزاندن نگاشته‌های حدیثی مردم بیشتر نمایان شد.

تا به آنجا که عایشه نقل نموده است: پدرم پانصد حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله جمع کرده بود، بعد از آن شبی که تا صبح خوابش نرفته و به فکر فرو رفته بود، صبحگاهان من را صدا زده و گفت احادیثی که نزد تو گذاشته‌ام بیاور. من آن احادیث را آوردم و او همه را آتش زد. (ذهبی، تاریخ الاسلام، بیروت، ج ۱، ص ۲۳) در گزارش‌های تاریخی بیان شده است این جریان در زمان دو خلیفه بعد یعنی عمر و عثمان نیز ادامه داشته است. در نتیجه با توجه به آنچه بیان گردید می‌توان گفت افرادی که خواهان کنار گذاشتن سخنان امامان علیهم السلام به بهانه‌های بیهوده و سست هستند، در حقیقت خواسته یا ناخواسته در کنار مخالفین مکتب اهل بیت علیهم السلام خود را جای داده و انتشار دهنده اهداف باطل آنان هستند. چرا که روشن است افرادی چون ابوبکر و عمر و عثمان که با انتشار و کتابت سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مخالفت می‌نمودند، خواهان حذف بیانات رسول الله صلی الله علیه و آله نسبت به امامت و جانشینی امیرالمومنین علی علیه السلام بوده‌اند و امروزه نیز سخنانی که به پذیرش دین تنها از قرآن رهنمود می‌سازد، کنار گذاشتن اصل و حقیقت دین یعنی امامان معصوم علیهم السلام را به دنبال خواهد داشت.

کد خبر 6095864 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
  • مصحف شریف « قرآن مبارک » چه ویژگی‌هایی دارد؟
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • تقدیر از مفاخر قرآنی و مفسر کتاب وحی در اردبیل
  • آیت‌اللّه العظمی نوری همدانی: اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است/ اسلام «زن‌» را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد
  • چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • نکونام قهرمانی استقلال را قطعی کرد (ویدیو)
  • اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در حفظ و صیانت از روایات